نوشته شده در تاریخ 91/4/31 ساعت 3:2 ع توسط mohamad_si
بین دستای من و تو، فاصله خیلی زیاده! تو روی ابرا سواری، من روی زمین پیاده! یادته به من می گفتی؟ اوج می گیریم توی پرواز اما از دلم گذشتی، با غریبه خوندی آواز… قطره قطره اشک های من، می چکید به روی سازم وقتی که با سر می گفتی، نمی خوام باهات بسازم حالا [...]
نوشته شده در تاریخ 91/4/31 ساعت 3:2 ع توسط mohamad_si
چند مسافر به شهری رسیدن و می خواستن مقداری سوغاتی و هدیه بخرند. باروبندیل و به یکی از همسفران سپردند و رفتن؛ همسفر آنجا نشست تا دوستان برگردند. کمی اون طرف تر بچه ها مشغول بازی و سروصدای زیادی به راه انداخته بودند. اما انگار مرد غرق در افکار خود بود. مدتی گذشت؛ از نشستن [...]
نوشته شده در تاریخ 91/4/31 ساعت 3:2 ع توسط mohamad_si
از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم، در حیاط خلوت شانه هات … مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان لبریز از شراب سرخ لبت ! و راهی ام کن … راه ِ زیادی نمانده مقصد بعدی: " ایستگاه اول قلب تو" زخم زندگی ات منم همه به زخم هایشان دستمال می بندند تو [...]
نوشته شده در تاریخ 91/4/31 ساعت 3:2 ع توسط mohamad_si
سلام به اونایی که الان دارن سایت رو می بینند. اول بدونید من محمد نیستم (مدیر سایت) خواستم بگم که هنوز سایت باز نشده و کلی ویرایش نیاز داره! البته اینا به خاطر عجول و بی صبر بودن محمد ! (میگه دلم نمیاد کاربرا رو منتظر بزارم). خلاصه تو مدتی که نسخه آزمایشی سایت دایر [...]
نوشته شده در تاریخ 91/4/31 ساعت 3:2 ع توسط mohamad_si
بعد از… خیلی وقت سلام… پیشا پیش حلول ماه مبارک رمضان و تبریک می گم. درسته که قالب سایت هنوز درست نشده ولی دیگه من نتونستم جلو خودم و بگیرم و پست ندم. دوست ندارم دیگه زیاد در مورد اتفاقاتی که برای تنهایی افتاد صحبت کنم. ولی این مدت خیلی اتفاق هارو پشت سر گذاشتم. [...]
